چند سالی که به جلو بیاییم؛ می‌بینیم که امروزه اینترنت فراتر از رفع نیاز اشخاص رفته، دست در دست بازاریابی پیشرفت کرده و کانسپتی به اسم دیجیتال مارکتینگ را شکل داده است.
اگر به عنوان یک مارکتر و یا صاحب کسب‌وکار شناخته می‌شوید؛ مهم است که بدانید دیجیتال مارکتینگ چیست و چگونه می‌توانید از آن در جهت توسعه کسب‌وکار خود استفاده کنید. این موضوع دلیلی شد تا مقاله‌ای در مورد دیجیتال مارکتینگ در وبلاگ دیوان بنویسیم و شما را در زمینه پیدا کردن بهترین گزینه‌های بازاریابی دیجیتال راهنمایی کنیم.
در این مقاله به این سوالات پاسخ می‌دهیم:
- دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- چه ابزارهایی دارد؟
- چگونه می‌توانیم از آن در جهت توسعه کسب‌وکار خود استفاده کنیم؟
پیشنهاد می‌کنم تا پایان این مقاله با من همراه باشید.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در تعریفی ساده، دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین را می‌توانیم به تمام تکنیک‌های مارکتینگ که در فضای آنلاین انجام می‌شوند نسبت دهیم. کسب‌وکارها از گزینه‌های مختلفی در این حوزه مثل موتور جست‌وجو گوگل، شبکه‌های سوشال مدیا، ایمیل و سایر موارد استفاده می‌کنند تا محصولات و یا خدمات خود را به مشتریان فعلی و آینده خود معرفی کنند. این شامل ایجاد ارتباط با آن‌ها از طریق محتواهای متنی، تصویری، ویدئویی و یا حتی صوتی می‌شود.
دیجیتال مارکتینگ در یک کسب‌وکار چگونه تعریف می‌شود؟
فارغ از سنتی یا آنلاین بودن یک کسب‌وکار، بازاریابی دیجیتال یکی از فاکتورهای حیاتی برای دیده شدن آن است. در هر مارکتی که فعالیت می‌کنید؛ احتمالا این موضوع را به خوبی درک کرده‌اید. اگر رقبای شما و همکارانتان سایت نداشته باشند؛ حتما یک پیج اینستاگرام برای معرفی محصولات و یا خدمات خود دارند.
نظرسنجی که توسط Hubspot منتشر شده است؛ نشان می‌دهد که سوشال مدیا بیشترین بازدهی را در میان کانال‌های مختلف مارکتینگ برای کسب‌وکارها داشته و در سال ۲۰۲۴ نیز، بالاترین نرخ پیشرفت را خواهد داشت.
اما آیا این موضوع بدین معنی است که تنها استفاده از شبکه‌های مجازی می‌تواند تعداد مشتری‌های یک کسب‌وکار را افزایش دهد؟ قطعا خیر؛ یک استراتژی مارکتینگ کاربردی در استفاده از تمام کانال‌های بازاریابی برای پروموت کردن محصولات و یا خدمات خلاصه می‌شود.
بسته به اهداف کسب‌وکار، استراتژی دیجیتال مارکتینگ می‌تواند شامل استفاده از گزینه‌های رایگان و پولی باشد که در اختیار بیزینس‌ها قرار گرفته‌اند.
به عنوان مثال یک کارشناس بازاریابی محتوا می‌تواند از یک دوره آموزش ویدئویی آپلود شده در سایت، مقالات متعددی به منظور تولید لید تولید کند.
یک کارشناس سوشال مدیا می‌تواند از همان مقالات، پست‌های جذابی برای اینستاگرام، لینکدین و یا سایر شبکه‌های سوشال مدیا تولید کند.
و نهایتا یک کارشناس تبلیغات در گوگل، می‌تواند از دیتاهای افرادی که با این پست‌ها تعامل داشته‌اند استفاده کرده و کمپین‌های گوگل ادز را به منظور تبدیل مخاطبان راه‌اندازی کند.
چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
دیجیتال مارکتینگ مهم است چون در مقایسه با گزینه‌های سنتی بازاریابی، امکان هدف‌گیری جامعه بزرگ‌تری از افراد را برای شما فراهم کرده و این امکان را به شما می‌دهد تا محصولات و یا خدمات خود را به افرادی معرفی کنید که به آن نیاز دارند. معمولا مقرون به‌صرفه‌تر از گزینه‌های سنتی است و قابلیت رهگیری نتایج را برای شما فراهم می‌کند تا در صورت نیاز، ساختار کمپین‌های خود را برای رسیدن به حداکثر نتیجه تغییر دهید.این موارد مهم‌ترین دلایلی هستند که به ما می‌گویند چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است:
- هدف‌گیری افرادی که به محصولات و یا خدمات شما علاقه‌مند هستند
دیجیتال مارکتینگ این فرصت را به شما می‌دهد تا افرادی را هدف قرار دهید که به محصولات و یا خدمات شما علاقه‌مند بوده و احتمال تبدیل شدن آن‌ها به مشتری بالا می‌باشد.
به عنوان مثال تبلیغات سوشال مدیا، امکان هدف‌گیری کاربران بر اساس سن، جنسیت، لوکیشن، حوزه کاری و مهم‌تر از همه آن‌ها، علایق کاربران را برای شما فراهم می‌کند.
نهایتا دیجیتال مارکتینگ این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا تحقیقات لازم برای شناسایی و ساخت پرسونای مخاطب خود را انجام داده و افرادی را هدف بگیرید که به احتمال خیلی زیاد به مشتریان آینده کسب‌وکار شما تبدیل خواهند شد.
- سودآوری بیشتر نسبت به گزینه‌های سنتی
دیجیتال مارکتینگ این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا نتایج کمپین‌های خود را به صورت روزانه بررسی کنید. این قابلیت این امکان را به شما می‌دهد تا دیتاهای کافی داشته باشید و بتوانید از آن‌ها برای بهبود کمپین‌های خود برای رسیدن به بهترین نتیجه استفاده کنید.
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ خوب، این امکان را به شما می‌دهد تا بتوانید نتیجه کمپین‌های خود را بررسی کرده، سرمایه‌گذاری بر روی گزینه‌هایی که بازدهی خوبی داشته‌اند را بیشتر کرده و کمپین‌هایی که اهداف مدنظر را تیک نزده‌اند حذف کنید.
به عنوان مثال، اگر یک کسب‌وکار نوپا بوده و بودجه محدودی دارید؛ می‌توانید از گزینه‌هایی مثل سئو یا مدل‌های ارگانیک سوشال مدیا مارکتینگ استفاده کنید. منظور از مدل‌های ارگانیک سوشال مدیا مارکتینگ، تولید محتوا و گرفتن تعامل بدون استفاده از گزینه‌های تبلیغاتی است.
- بازاریابی آنلاین زمین برابری برای رقابت با غول‌های بازار را برای شما فراهم می‌کند
اگر به تازگی کسب‌وکار خود را شروع کرده یا این که برای یک بیزینس نوپا کار می‌کنید؛ احتمالا آسان نباشد که بخواهید با بزرگان مارکت و شرکت‌هایی که بودجه‌های تبلغاتی میلیاردی دارند رقابت کنید. اما آیا واقعا این طور است؟
اگر بخواهم کوتاه بگویم؛ خیر اینطور نیست. اما اگر به دنبال پاسخ کامل‌تری هستید؛ باید به شما بگویم که خوشبختانه دیجیتال مارکتینگ این فرصت را برای شما فراهم می‌کند تا با این شرکت‌ها هم بتوانید رقابت کرده و سهم خود را از بازار به دست آورید.
به عنوان مثال در بحث سئو سایت، می‌توانید باهدف‌گیری کلمات کلیدی طولانی (long-tail keywords) و تولید محتوا در مورد آن‌ها، بالاتر از رقبای بزرگ خود در گوگل دیده شوید. پاپیون بگ یکی از نمونه‌های خوب در این مورد است که با استفاده از این تکنیک توانسته بالاتر از رقبای بزرگی مثل خانومی یا بانی مد در گوگل دیده شود.
در واقع برای گوگل اهمیت ندارد که یک شرکت چقدر بزرگ است؛ اما این که کدام یک از آن‌ها بهترین نتیجه را برای مخاطبان فراهم می‌کند برای این موتور جست‌وجو مهم است.
- بازاریابی دیجیتال قابل اندازه‌گیری است
یکی از مهم‌ترین مزیت‌های دیجیتال مارکتینگ این است که یک نمای کلی از معیارهای مهم برای کسب‌وکار و چیزی که می‌توانید به آن برسید را در اختیار شما قرار می‌دهد. این معیارها می‌تواند شامل این موارد باشند:
- تعداد بازدیدهای یک صفحه
- تعداد کلیک هایی که بر روی یک صفحه انجام شده است
- تعداد افرادی که از آن صفحه به مشتری برند شما تبدیل شده‌اند
برخلاف گزینه‌های سنتی، دیجیتال مارکتینگ این امکان را به شما می‌دهد تا نتایج کمپین‌های خود را به صورت لایو (real-time) ببینید.
به عنوان مثال، اگر شما یک بیلبورد تبلیغاتی در چهار راه ولیعصر داشته باشید؛ دقیقا نمی‌توانید مشخص کنید که افزایش تعداد مشتریان شما به خاطر این بیلبورد بوده است یا نه. اما اگر یک کمپین تبلیغات در لینکدین راه‌اندازی کنید؛ ابزارهای آنالیتیکس این پلتفرم برای شما مشخص می‌کنند که تبلیغ شما چه نتیجه‌ای داشته و توانسته چه تعداد افرادی را جذب برند شما کند.
از طرفی دیگر، با استفاده از گزینه‌های مختلف دیجیتال مارکتینگ می‌توانید میزان بازگشت سرمایه (ROI) خود را در تقریبا تمام جنبه‌های استراتژی بازاریابی آنلاین بررسی کنید.
این موارد مثال‌هایی از این مورد هستند:
ترافیک سایت
ابزارهایی مثل سرچ کنسول گوگل این امکان را برای شما فراهم می‌کنند تا میزان ورودی سایت خود را بررسی کنید. همچنین در استفاده از این ابزار می‌توانید این دیتاها را در مقیاس هفته، ماه و روز نیز فیلتر کنید. باید بدانید که سرچ کنسول به عنوان یکی از بهترین ابزارهای گوگل نیز شناخته می‌شود.
علاوه بر این، جدیدترین نسخه ابزار آنالیتیکس گوگل (GA4) این امکان را به شما می‌دهد تا دیتا ورودی سایت خود را بررسی کنید، صفحات مورد علاقه کاربران را شناسایی کرده و حتی بررسی کنید که که کاربران از کدام مسیرها به صفحات شما رسیده‌اند.
دیجیتال مارکتینگ این امکان را به شما می‌دهد تا الگوهای رفتاری و علایقی در کاربران که باعث رسیدن آن‌ها به صفحه تکمیل سفارش شده‌اند را شناسایی کنید. این موضوع دیتاهای خوبی در اختیار شما قرار می‌دهد تا استراتژی‌های خود را بر اساس آن‌ها طراحی کرده و نهایتا بیشترین نتیجه از کمپین‌های خود را بگیرید.
بررسی عملکرد محتوا و تولید لید
تصور کنید صاحب یک آژانس دیجیتال مارکتینگ بوده و یک بروشور تبلیغاتی برای اطلاع رسانی از سمینار آموزشی رایگان خود در شهر پخش کرده‌اید. در چنین شرایطی اصلا نمی‌توانید بررسی کنید که افراد آن را مطالعه کرده یا این که سطل‌های زباله شهر پذیرای کاغذهای تبلیغاتی شما شده‌اند.
اما اگر همین بروشور را در قالب یک فرم و وبینار در سایت اجرا کنید؛ می‌توانید بررسی کنید که چند نفر آن را تکمیل و برای شما ارسال کرده‌اند.
در چنین شرایطی نه تنها می‌توانید تعداد افرادی که با محتوا شما تعامل داشته‌اند را مشخص کنید؛ بلکه می‌توانید با ضروری کردن وارد کردن شماره برای ارسال فرم و دریافت لینک ورود به وبینار، لیدهای باکیفیتی به دست آورده و از آن‌ها در کمپین‌های بعدی بازاریابی خود استفاده کنید.
اتریبیوشن مدل‌ها
اجازه دهید گذری به بخش قبلی این مطلب و استفاده از ابزار GA4 بزنیم.
یک تکنیک کاربردی مارکتینگ همراه شده با ابزاری فوق‌العاده که این امکان را برای شما فراهم می‌کنند تا مسیر تبدیل شدن مخاطبان به مشتری را تحلیل کرده و بررسی کنید که کدام گزینه‌های مارکتینگ، باعث رسیدن کاربر به صفحه خرید محصول شده‌اند.
تمام این پروسه به لطف استفاده از اتریبیوشن مدل‌ها انجام می‌گیرد.
تحقیق قبل از خرید یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در مسیر تبدیل مخاطبان به مشتری است. اما این تحقیق می‌تواند به صورت‌های مختلفی انجام شود. به عنوان مثال، ممکن است یک مخاطب از سرچ گوگل برای پیدا کردن بهترین هتل‌های مشهد استفاده کند؛ در حالی که یک کاربر دیگر از طریق اینفلوئنسرهای اینستاگرام به همان هتل برسد.
استفاده از اتریبیوشن مدل‌ها این فرصت را در اختیار شما قرار می‌دهد تا ترندهای تحقیق کردن در کاربران را شناسایی کرده، بررسی کنید کدام یک از کانال‌های مارکتینگ شما بیشترین مخاطب را به سمت سایت روانه کرده‌اند و کدام بخش‌ها در چرخه فروش شما نیاز به بهبود دارند.
انواع مختلف دیجیتال مارکتینگ که باید بشناسید
اما حالا که می‌دانید دیجیتال مارکتینگ چیست و چرا مهم است؛ وقت آن رسیده است تا با گزینه‌های مختلف بازاریابی آنلاین نیز آشنا شوید.
در ادامه این مطلب به معرفی ۹ گزینه کاربردی در دیجیتال مارکتینگ می‌پردازیم:
۱. بهینه‌سازی سایت برای موتور جست‌وجو (SEO)
در تعریفی ساده، سئو به هر کاری نسبت داده می‌شود که ما برای نمایش سایت خود در نتایج ارگانیک و رایگان صفحه سرچ انجام می‌دهیم. منظور از نتایج ارگانیک، نتایجی غیر از تبلیغات گوگل هستند که در صفحه سرچ به کاربران نشان داده می‌شوند.
اما سئو مبحث گسترده‌ای بوده و تسک‌های زیادی در آن وجود دارند که می‌توانند به دیده شدن سایت شما در نتایج گوگل کمک کنند. این تسک‌ها را می‌توانیم در این ۳ گروه دسته‌بندی کنیم:
- سئو داخلی (on-page): در این تکنیک از سئو سایت، بر روی بهینه‌سازی محتوایی که در داخل صفحه‌های سایت داریم تمرکز می‌کنیم. از اصلی‌ترین تسک‌های این تکنیک می‌توان به کیورد ریسرچ برای پیدا کردن کلمات کلیدی حوزه کسب‌وکار، پیدا کردن سرچ والیوم و Intent آن‌ها و در نهایت، تولید محتوای باکیفیت و پاسخ به سوالات و نیاز کاربران اشاره کرد.
- سئو خارجی (off-page): برخلاف سئو داخلی، تمام فعالیت‌هایی که در خارج از سایت برای بهینه کردن سایت انجام می‌دهیم سئو off-page نامیده می‌شود. هدف از این تکنیک این است که از سایر سایت‌های مرتبط با حوزه کسب‌وکار خود، اعتبار (authority) دریافت کنیم. نوشتن پست مهمان در این سایت‌ها و یا پست‌های تبلیغاتی که در اصطلاح با نام ریپورتاژ شناخته می‌شوند؛ اصلی‌ترین تسک در این تکنیک است که با استفاده از آن می‌توانیم از دیگر سایت‌ها لینک دریافت کنیم.
- سئو تکنیکال (Technical): این تکنیک در بهینه‌سازی بک اند سایت و کدهای آن خلاصه می‌شود. فشرده‌سازی عکس‌ها، ایجاد دیتاهای ساختاریافته و بهینه‌سازی فایل CSS سایت، از جمله تسک‌هایی هستند که می‌توانند سرعت لود شدن سایت شما را بالا ببرند. فاکتوری که از نظر موتورهای جست‌وجویی مثل گوگل بسیار اهمیت دارد.
۲. تبلیغات گوگل ادز
در SERP جدا از نتایج ارگانیکی که به واسطه تلاش‌های سئو به رتبه‌های برتر رسیده‌اند؛ یک سری از نتایج نیز با تگ sponsored دیده می‌شوند.
این نتایج تبلیغات سرچ گوگل ادز بوده و در بالای نتایج ارگانیک در صفحه سرچ به کاربران نشان داده می‌شوند. این موضوع یکی از بزرگ‌ترین دلایلی است که کسب‌وکارها در گوگل تبلیغ می‌کنند؛ چرا که این فرصت را به آن‌ها می‌دهد تا بالاتر از رقبای بزرگ خود که چندین سال است در بازار فعالیت می‌کنند دیده شوند. البته که کاربران اغلب بر روی نتایج اولی که در صفحه سرچ می‌بینند کلیک کرده و با سایت‌های برتر تعامل برقرار می‌کنند.
اما تبلیغات سرچ تنها گزینه تبلیغاتی در گوگل نبوده و مدل‌های تبلیغاتی متفاوتی در این شبکه وجود دارند که می‌توانند بسته به هدف کسب‌وکارها مورد استفاده قرار بگیرند. این موارد از جمله مهم‌ترین گزینه‌های تبلیغاتی در گوگل هستند:
- کمپین‌های سرچ
- تبلیغات دیپسلی
- تبلیغات اپلیکیشن
- تبلیغات ویدئویی
گزینه‌های دیگری مثل تبلیغات پرفورمنس مکس، اسمارت، شاپینگ و یا Demand gen از دیگر فرمت‌های تبلیغاتی در گوگل ادز هستند. پیشنهاد می‌کنم در وبلاگ ما بیشتر درباره پرفورمنس مکس بدانید.
اما اگر تمایل دارید بیشتر در مورد گوگل ادز، مزیت تبلیغ در آن و هزینه تبلیغات در گوگل بدانید؛ پیشنهاد می‌کنم مقاله گوگل ادز چیست از وبلاگ دیوان را مطالعه کنید.
۳. بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
تعریف بازاریابی محتوایی در استفاده از کانال‌های مختلف برای تولید و پروموت کردن محتوا به منظور تولید لید، ایجاد آگاهی از برند و جلب نظر مخاطبان هدف خلاصه می‌شود.
این موارد مهم‌ترین کانال‌ها برای طراحی و پروموت کردن کمپین‌های بازاریابی محتوایی هستند:
- پست‌های وبلاگ: نوشتن مقاله درست مثل همین مطلب که در حال خواندن آن هستید؛ یکی از گزینه‌های کاربردی برای نمایش معتبر بودن خود در مارکت، ارائه آموزش و پاسخ به سوالات کاربران و دریافت ترافیک رایگان برای سایت است. علاوه بر این، پست‌های وبلاگ جذاب و کاربردی لیدهای باکیفیتی نیز در اختیار شما قرار می‌دهند که می‌توانید آن‌ها را برای هدف‌گیری با تیم فروش و مارکتینگ خود به اشتراک بگذارید.
- اینفوگرافی‌ها: گاهی اوقات، مخاطبان ترجیح می‌دهند به جای این که بخوانند؛ محتوایی را ببینند. اینفوگرافی‌ها محتواهای تصویری هستند که به کاربران کمک می‌کنند تا یک کانسپت را به صورت بصری همراه با کمی متن درک کنند.
- محتواهای ویدئویی و صوتی: اینفوگرافی‌ها تنها محتواهای بصری نیستند که می‌توانند تاثیرگذاری خوبی بر روی مخاطبان داشته باشند. تولید محتواهای ویدئویی و به اشتراک‌گذاری آن در شبکه‌هایی مثل یوتیوب و یا ساخت پادکست نیز از گزینه‌های دیگری هستند که می‌توانند برای جلب نظر مخاطبان هدف مورد استفاده قرار بگیرند.
۴. بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing)
اگر از من بپرسید؛ می‌گویم امروزه نقش پررنگ شبکه‌های مجازی در زندگی اکثر افراد این کره خاکی را نمی‌توان نادیده گرفت. از دیدگاه کسب‌وکار اما، نتایج نشان داده‌اند بیزینس‌هایی که فعالیت خوبی در شبکه‌های اجتماعی دارند؛ بیشتر در بازار دیده شده، افراد بیشتری آن‌ها را می‌شناسند و نهایتا فروش آن‌ها نیز بیشتر می‌باشد.
در تعریفی ساده، سوشال مدیا مارکتینگ به تمام فعالیت‌هایی نسبت داده می‌شود که ما برای ساخت و پروموت کردن محتوا در شبکه‌های مجازی به منظور ایجاد آگاهی از برند، افزایش فروش و تولید لید برای کسب‌وکار انجام می‌دهیم.
این شبکه‌ها از جمله مهم‌ترین گزینه‌هایی هستند که می‌توانید استراتژی‌های بازاریابی شبکه اجتماعی خود را در آن‌ها پیاده کنید:
- اینستاگرام
- تلگرام
- ایکس (توییتر سابق)
- فیسبوک
- یوتیوب
- لینکدین
- تیک تاک
یکی از تکنیک‌های سوشال مدیا مارکتینگ، همکاری با اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا در شبکه‌های مجازی برای تولید محتوای وایرال (Viral) است. به گونه‌ای که این محتواها بدون نیاز به تبلیغات و به صورت ارگانیک توسط طیف وسیعی از کاربران دیده شوند.
اما صحبت از تبلیغات شد. در پلتفرم‌های مختلف سوشال مدیا نیز گزینه‌های تبلیغاتی مختلف فراهم شده‌اند که کسب‌وکارها بسته به هدف خود، می‌توانند از آن‌ها برای ایجاد آگاهی از برند خود، هدایت ترافیک به سمت سایت و افزایش فروش استفاده کنند.
چنانچه تمایل دارید بیشتر در مورد سوشال مدیا مارکتینگ بخوانید؛ پیشنهاد می‌کنم مقاله سوشال مدیا مارکتینگ چیست را نیز مطالعه کنید.
۵. افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)
افیلیت مارکتینگ نوعی تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن، افراد در ازای پروموت کردن محصولات، خدمات و یا برند شما کمیسیون مشخصی دریافت می‌کنند. به نوعی این تکنیک بازاریابی را می‌توان یک معامله برد برد هم برای ناشران و هم برای کسب‌وکارها در نظر گرفت.
این گزینه‌ها از جمله مهم‌ترین کانال‌های افیلیت مارکتینگ هستند:
- ساخت ویدئوهای یوتیوب و نمایش تبلیغ بر روی آن‌ها از طریق برنامه پارتنر یوتیوب (YPP)
- قرار دادن لینک‌های افیلیت در بخش‌های مختلف شبکه‌های سوشال مدیا مثل دیسکریپشن پست‌ها یا بایو پروفایل
البته که در ایران پلتفرم‌هایی مثل افیلیو نیز امکان همکاری در فروش و افیلیت مارکتینگ را برای کاربران فراهم کرده‌اند.
افیلیت مارکتینگ را می‌توانیم به عنوان موج جدیدی از اینفلوئنسر مارکتینگ در نظر بگیریم. گزینه‌ای که بازدهی بسیار بالایی برای کسب‌وکارها داشته و این امکان را برای آن‌ها فراهم می‌کند تا به خوبی از سوشال مدیا در جهت توسعه بیزینس خود استفاده کنند.
۶. تبلیغات همسان (Native Advertising)
تبلیغات همسان یا نیتیو تبلیغاتی است که معمولا در سایت‌ها، در کنار محتوای مرتبط با تبلیغ و ارگانیک منتشر می‌شوند. مرتبط بودن محتوا صفحه اصلی‌ترین فاکتور در این مدل از تبلیغات است. به طوری که تبلیغ مزاحم کاربران نبوده و آن را به عنوان محتواهای بومی آن سایت در نظر بگیرند.
کمپین‌های دیسپلی گوگل ادز از جمله مهم‌ترین گزینه‌های تبلیغات همسان هستند که محصولات و یا خدمات کسب‌وکارهای مختلف را در سایت‌های مرتبط، به کاربران هدف نشان می‌دهند.
۷. ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
کسب‌وکارها می‌توانند از ایمیل مارکتینگ برای ارتباط گرفتن با مخاطبان هدف خود و ساخت کانکشن با آن‌ها استفاده کنند. جدا از هدایت مستقیم کاربران به صفحات محصولات و یا خدمات، ایمیل مارکتینگ این فرصت را در اختیار شما قرار می‌دهد تا با ساخت خبرنامه ایمیلی، ارتباط عمیق‌تری با کاربران ایجاد کنید. یا این که تخفیف‌ها، دوره‌های آموزشی و یا سمینارهای آینده خود را به گوش آن‌ها برسانید.
این موارد از جمله ایمیل‌های مختلفی هستند که می‌توانید برای کاربران هدف خود ارسال کنید:
- خبرنامه‌های ایمیلی
- ایمیل‌های پیگیری برای کاربرانی که فایلی را از سایت شما دانلود کرده‌اند
- پیام خوش آمد به مشتریان جدید
- تخفیف‌های ایام مختلف و یا ویژه مشتریان وفادار
- ایمیل‌های آموزشی و یا مشابه آن برای پرورش مشتری (customer nurturing)
۸. محتوای اسپانسری (Sponsored Content)
در این مورد شما به عنوان یک برند، به یک برند یا اشخاص دیگر پول می‌دهید تا یا در محتواهای خود، به نوعی محصولات، خدمات و یا کسب‌وکار شما را پروموت کنند یا این که از ابتدا محتوای تولیدی خود را تنها به هدف تبلیغ شما تولید کنند.
یکی از پرطرفدارترین گزینه‌ها در محتوای اسپانسری، استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ و محتواهای تولیدی توسط آن‌هاست. هاب اسپات یکی از نمونه‌های خوب در این مورد است که با اسپانسر شدن بسیاری از ویدئوهای یوتیوبرهای مختلف، به خوبی توانسته از این تکنیک دیجیتال مارکتینگ بیشترین استفاده را ببرد.
از دیگر گزینه‌های محتواهای اسپانسری می‌توان به پست‌های مهمان و یا تبلیغاتی در سایت‌های مختلف اشاره کرد.
در مورد انتخاب سایت و یا اینفلوئنسرهای مختلف برای پروموت کردن کسب‌وکار، پیشنهاد من به شما این است که مقداری وسواس را چاشنی کار خود کرده و گزینه‌هایی را انتخاب کنید که در کنار معتبر بودن، محتوای مرتبط با حوزه کاری شما داشته باشند.
۹. موبایل مارکتینگ (Mobile Marketing)
همانطور که از نام آن پیداست؛ موبایل مارکتینگ پروسه هدف‌گیری کاربران در دستگاه‌های موبایل آن‌ها است.
امروزه دستگاه‌های موبایل به عضوی جدایی‌ناپذیر از زندگی ما تبدیل شده و این مورد، بازاریابی موبایلی را به یکی از بهترین گزینه‌های مارکتینگ برای کسب‌وکارها تبدیل کرده است.
اما مثل اکثر گزینه‌های بازاریابی دیجیتال، موبایل مارکتینگ نیز کانال‌های مختلفی دارد که کاربران می‌توانند از آن در جهت توسعه کسب‌وکار خود استفاده کنند. این موارد برخی از مهم‌ترین این کانال‌ها هستند:
- پیامک تبلیغاتی (SMS): پیامک‌های تبلیغاتی که مطمئنم روزانه پذیرای حداقل یکی دو تا از آن‌ها در گوشی خود هستید. در این پیام‌ها گزینه‌های مختلفی از جمله اطلاع‌رسانی تخفیف‌های خود، پیام‌های تشکر از خرید و سایر موارد را می‌توانید عنوان کنید. پیشنهاد من اما در این مورد این است که اگر می‌خواهید از این تکنیک تبلیغاتی استفاده کنید؛ حتما رویکردی نوآورانه در طراحی کمپین‌های خود داشته باشید. چرا که همانطور که گفتم؛ روزانه همه ما حجم زیادی از این پیام‌ها را دریافت کرده و برای دیده شدن در این حجم، باید حرف متفاوتی برای گفتن داشته باشید.
- پوش نوتیفیکیشن‌ها: همانطور که از نام آن پیداست؛ پوش نوتیفیکیشن‌ها، نوتیف‌های تبلیغاتی هستند که از اپ‌های نصب شده بر روی گوشی برای شما ارسال می‌شوند. اگر کسب‌وکار شما اپ دارد؛ این تکنیک برای شما کاربردی است. به این دلیل که به شما کمک می‌کند تا کاربرانی را که برای مدتی با اپ شما تعامل نداشته‌اند تشویق به تعامل دوباره کنید.
- تبلیغات افزایش نصب اپلیکیشن: بیخود نیست که بسیاری از افراد، گوگل ادز را به عنوان بزرگ‌ترین پلتفرم تبلیغاتی در دنیا می‌شناسند. در بحث اپلیکیشن‌ها نیز این پلتفرم به خوبی می‌تواند نیازهای شما را برطرف کند. کمپین‌های اپ گوگل ادز این امکان را برای شما فراهم می‌کنند تا اپلیکیشن خود را در شبکه‌های مختلف مثل گوگل پلی، پلی استور و یوتیوب به کاربران هدفی که به آن علاقه‌مند هستند نشان داده و بدین ترتیب، تعداد نصب‌های آن را افزایش دهید. البته این تنها کاربرد این نوع کمپین‌ها نیست. در ادامه به معرفی یک کاربرد دیگر از این گزینه تبلیغاتی در گوگل می‌پردازیم.
- تبلیغات درون برنامه‌ای: تبلیغات درون برنامه‌ای به پروسه‌ای نسبت داده می‌شود که در آن ما کاربران را تشویق می‌کنیم تا یک کار مشخص در اپلیکیشن را انجام دهند. به عنوان مثال، از یک صفحه خاص بازدید کنند یا این که یک محصول یا خدمات خاص را سفارش دهند. کمپین‌های اپ گوگل ادز در این مورد نیز کاربردی بوده و با استفاده از دیپ لینک‌ها (Deep links) تبلیغات درون برنامه‌ای را به کاربران هدف شما نمایش می‌دهد. البته که جدا از گوگل ادز، برخی از اپلیکیشن‌های بزرگ هم شبکه مخصوص به خود را داشته و به صورت مستقیم می‌توانید با آن‌ها برای این مدل از تبلیغات ارتباط بگیرید.
کار یک دیجیتال مارکتر چیست؟
در یک تعریف کلی، دیجیتال مارکترها مسئولیت ایجاد آگاهی از برند و تولید لید از تمام کانال‌های آنلاین موجود برای یک کسب‌وکار را بر عهده دارند. چه رایگان و چه پولی! این کانال‌ها شامل شبکه‌های مجازی، سایت یک کسب‌وکار همراه با وبلاگ آن، ایمیل و گوگل ادز می‌شود.
در هر یک از این کانال‌های بازاریابی، یک دیجیتال مارکتر وظیفه بررسی شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) های آن کانال را بر عهده دارد. به عنوان مثال، یک کارشناس سئو مسئولیت رهگیری ترافیک رایگان سایت را بر عهده دارد.
در شرکت‌های کوچک، ممکن است یک نفر مسئول بررسی عملکرد تعداد زیادی از این کانال‌ها باشد؛ اما برای کسب‌وکارهای بزرگ اینطور نیست. در برندهای بزرگ هر کارشناس ممکن است مسئولیت رصد عملکرد یک یا دو کانال مارکتینگ را بر عهده داشته باشد.
این موارد مثال‌هایی از وظایف کارشناسان مختلف در حوزه دیجیتال مارکتینگ می‌باشد:
مدیر سئو
متریک اصلی: دریافت ترافیک رایگان برای سایت
همانطور که می‌دانید؛ وظیفه مدیران سئو در هدایت ترافیک رایگان به سمت سایت و نمایش آن در نتایج برتر SERP خلاصه می‌شود.
یک مدیر سئو استراتژی‌های مختلفی را برای بهینه‌سازی سایت امتحان می‌کند و ممکن است با کارشناس تولید محتوا برای اطمینان از بالا بودن کیفیت پست‌های وبلاگ و تطابق آن‌ها با استانداردهای گوگل همکاری داشته باشد. در مواردی که از مطالب سایت، پست‌های سوشال نیز تولید شود؛ این همکاری می‌تواند بین مدیر سئو و کارشناس سوشال مدیا نیز انجام بگیرد.
کارشناس بازاریابی محتوایی
متریک‌های اصلی: زمانی که کاربران در سایت می‌گذرانند، ترافیک کلی وبلاگ، تعداد سابسکرایبرها و تعامل‌های کانال یوتیوب
نام دیگری که می‌توانیم به بازاریابان محتوا نسبت دهیم تولیدکنندگان محتوا است. طراحی تقویم محتوایی برای وبلاگ و یا استراتژی‌های تولید محتوا از جمله وظایف این کارشناسان است.
این افراد معمولا در کنار همکاری با مدیر سئو و کارشناس سوشال مدیا، با سایر بخش‌های یک کسب‌وکار هم در ارتباط هستند تا از پوشش کامل محتوایی برای تمام محصولات و خدمات اطمینان حاصل کنند.
کارشناس سوشال مدیا
متریک‌های اصلی: فالو، ایمپرشن، تعداد به اشتراک‌گذاری‌ها
بسته به حوزه کاری و نوع شرکت، وظایف یک کارشناس سوشال مدیا می‌تواند متفاوت باشد. اما مهم‌تر از همه آن‌ها طراحی یک استراتژی محتوایی برای طراحی، تولید و انتشار پست‌های متنی، تصویری، ویدئویی و حتی صوتی در شبکه‌های مختلف سوشال مدیا است.
در شرایطی ممکن است کارشناسان سوشال مدیا همکاری مستقیمی با کانتنت مارکترها برای طراحی استراتژی تولید محتوا در شبکه‌های مجازی داشته باشند.
آیا دیجیتال مارکتینگ برای همه کسب‌وکارها مناسب است؟
بله؛ دیجیتال مارکتینگ برای همه کسب‌وکارها سودآور و مناسب است.فارغ از این که چه محصول و یا خدماتی می‌فروشید؛ دیجیتال مارکتینگ در هر حوزه کسب‌وکار به شما کمک می‌کند تا پرسونای مخاطب خود را ایجاد کرده، سوالات و نیازهای آن‌ها را شناسایی کنید و در نهایت، با تولید محتوای با کیفیت بتوانید به این نیازها پاسخ دهید.
البته که این موضوع بدین معنا نیست که همه کسب‌وکارها باید به یک شکل از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنند.
دیجیتال مارکتینگ برای کسب‌وکارهای B2B
اگر شرکت شما در حوزه بیزینس به بیزینس (B2B) فعالیت می‌کند؛ بهتر است تا استراتژی بازاریابی خود را حول محور تولید لیدهای باکیفیت طراحی کنید.
در این نوع استراتژی، باید کسب‌وکارهای هدف خود را شناسایی کرده، لیدهای باکیفیتی از آن‌ها ایجاد کنید و در نهایت در مرحله تبدیل، آن‌ها را در اختیار تیم فروش خود قرار دهید.
اما اگر به دنبال تولید لید هستید؛ لینکدین یکی از مناسب‌ترین گزینه‌ها برای این کار است. لینکدین به عنوان شبکه مخصوص کسب‌وکارها شناخته شده و با ابزارهای مختلفی که دارد؛ این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا کسب‌وکارهای هدف خود را شناسایی کرده و ارتباط خوبی با آن‌ها ایجاد کنید.
از تولید محتوای باکیفیت در این شبکه و دریافت تعامل ارگانیک در آن که گذر کنیم؛ تبلیغات لینکدین امکانات فوق‌العاده‌ای را برای تولید لید در اختیار شما قرار می‌دهد. اگر می‌خواهید با نحوه تبلیغ در لینکدین و تولید لید از طریق آن آشنا شوید؛ پیشنهاد می‌کنم راهنمای جامع تبلیغات لینکدین از وبلاگ دیوان را مطالعه کنید.
دیجیتال مارکتینگ برای کسب‌وکارهای B2C
اگر کسب‌وکار شما از نوع B2C بوده و به صورت مستقیم با مشتریان در ارتباط هستید؛ استراتژی مارکتینگ شما باید متمرکز بر روی هدایت مخاطبان به سایت و تبدیل آن‌ها به مشتری، بدون نیاز به ارتباط گرفتن با تیم فروش باشد.
در این استراتژی هدف اصلی شما این است که یک نقشه سفر مشتری از زمانی که به محصول و یا خدمات شما علاقه‌مند می‌شوند تا موقعی که خرید خود را تکمیل می‌کنند ترسیم کنید.
این موضوع بدین معناست که قابلیت‌های محصولات و یا خدمات شما در بالای قیف بازاریابی قرار می‌گیرد؛ در صورتی که در بیزینس‌های B2B اینطور نیست. در این نوع بیزینس‌ها، اولویت در پیدا کردن کسب‌وکارهای هدف خلاصه می‌شود.
برای کسب‌وکارهای B2C، گزینه‌هایی مثل گوگل ادز، سئو سایت و فعالیت در شبکه‌های مجازی مثل اینستاگرام و یا تلگرام بیشترین بازده را دارند.
چه مدل محتوایی در دیجیتال مارکتینگ جواب می‌دهد؟
در جواب به این سوال؛ باید عنوان کنیم که دو فاکتور نیاز مخاطبان و مراحل مختلف سفر مشتری گزینه‌هایی هستند که در تعیین نوع محتوای تولیدی ما تاثیرگذار می‌باشند.
در ابتدا باید پرسونای مخاطب خود را ساخته و مشخص کنید که در ارتباط با کسب‌وکار شما، چه نیاز‌هایی داشته یا این که با چه چالش‌هایی روبرو هستند.
در مرحله ابتدایی، محتوایی که شما تولید می‌کنید باید به خوبی به نیازهای کاربران پاسخ داده و چالش‌های آن‌ها را برطرف کند.
در مرحله بعد، بسته به نوع مرحله‌ای از سفر مشتری که مخاطبان در آن حضور دارند؛ باید تعیین کنید که در چه زمانی آماده هستند تا با محتوای شما تعامل برقرار کنند. این چیزی است که ما از آن با نام تعیین نقشه راه محتوا (Content Mapping) یاد می‌کنیم.
با در دست داشتن نقشه راه محتوا، استراتژی تولید محتوای خود را بر اساس این موارد طراحی می‌کنیم:
- ویژگی‌های افرادی که از محصول و یا خدمات ما استفاده خواهند کرد. (اینجا جایی است که به پرسونای مخاطب خود نیاز داریم)
- مخاطب هدف ما چقدر به تکمیل سفارش و خرید نزدیک است؟ ( با توجه به مراحل مختلف سفر مشتری)
در رابطه با فرمت محتوایی که تولید می‌کنیم گزینه‌های زیادی برای امتحان کردن وجود دارند. در اینجا اما چند مورد از بهترین فرمت‌ها برای هر مرحله از مسیر سفر مشتری را برای شما عنوان می‌کنم:
مرحله ایجاد آگاهی (Awareness Stage)
- پست‌های وبلاگ: بهترین گزینه برای دریافت ترافیک رایگان برای سایت؛ همراه با استراتژی‌های کاربردی سئو و پیدا کردن کلمات کلیدی مناسب.
- اینفوگرافی‌ها: ترکیبی از محتوای متنی و تصویری که جذابیت و امکان به اشتراک گذاری بالایی دارد. بدین معنی که با تولید اینفوگرافی‌های جذاب و البته کاربردی، کاربران آن‌ها را در شبکه‌های مجازی مثل لینکدین به اشتراک گذاشته و بدین ترتیب، شانس دیده شدن شما نیز بیشتر خواهد شد.
- ویدئوهای کوتاه (short videos): پرطرفدارترین فرمت محتوایی امروزه که تولید و به اشتراک‌گذاری آن‌ها در شبکه‌هایی مثل یوتیوب، اینستاگرام و لینکدین می‌تواند به سرعت به ایجاد آگاهی از برند منجر شود.
مرحله جلب توجه مشتری (Consideration Stage)
- وبینار: نوعی محتوای ویدئویی که با پرداختن به جزئیات و دادن اطلاعات جامع به مخاطبان هدف، گزینه کامل‌تری نسبت به پست‌های وبلاگ در نظر گرفته شده و مناسب برای جلب توجه کاربران می‌باشد.
- ابزارهای تعاملی: منظور از ابزارهای تعاملی، گزینه‌هایی هستند که کار مخاطبان هدف شما را آسان می‌کنند، یک تجربه شخصی‌سازی شده برای آن‌ها فراهم کرده و برای آن‌ها مشخص می‌کنند که خدمات یا محصولات شما چگونه می‌تواند به نیازهای آنان پاسخ دهد. ابزار IKEA Place App یکی از نمونه‌های کاربردی در این مورد است که با استفاده از تکنولوژی واقعیت افزوده (AR) این امکان را به مشتریان می‌دهد تا قبل از خرید یک محصول، ببینند که آن چگونه در دکوراسیون خانه دیده می‌شود.
مرحله تصمیم‌گیری (Decision Stage)
- کیس استادی (Case Study): بیان داستان مشتریانی که قبلا از محصولات و یا خدمات شما استفاده کرده‌اند یکی از بهترین نوع محتواهایی است که می‌توانید در سایت و شبکه‌های سوشال مدیا خود داشته باشید. از آن‌جایی که افراد در این مرحله تصمیم می‌گیرند که آیا می‌خواهند از شما خرید کنند یا نه؛ دیدن چند نظر مثبت احتمالا تصمیم آن‌ها را به سمت خرید از شما هدایت کند.
- محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC): محتوایی که نشان می‌دهد کاربران در واقعیت از محصول یا خدمات شما استفاده کرده و از آن راضی هستند؛ اعتبار برند شما را افزایش داده و در تصمیم‌گیری خرید مخاطبان هدف جدید تاثیر بالایی خواهد داشت.
دیجیتال مارکتینگ را از کجا شروع کنیم؟
تا به این جای مقاله به این سوال پاسخ دادیم که دیجیتال مارکتینگ چیست، چرا مهم است و چه کانال‌هایی دارد. اما حالا که به این سوالات پاسخ دادیم؛ وقت آن رسیده است تا پاسخ یک سوال دیگر را نیز با هم بررسی کنیم.
اگر می‌خواهید بدانید دیجیتال مارکتینگ را از کجا شروع کنید؛ ادامه این مطلب را از دست ندهید.
- هدف خود را مشخص کنید
وقتی که تصمیم به استفاده از دیجیتال مارکتینگ برای توسعه کسب‌وکار خود می‌گیرید؛ تعیین هدف ابتدایی‌ترین کاری است که باید انجام دهید. چراکه طراحی استراتژی بازاریابی شما حول محور اهداف کسب‌وکار شما شکل می‌گیرد.
به عنوان مثال، اگر هدف شما ایجاد آگاهی از برند خود در مارکت است؛ می‌توانید از گزینه‌هایی مثل سوشال مدیا برای انجام این کار استفاده کنید.
یا این که ممکن است هدف شما افزایش فروش و هدایت ترافیک به سمت سایت باشد. در این صورت، گزینه‌هایی مثل سئو و تبلیغات گوگل ادز انتخاب‌های خوبی برای شما خواهند بود.
در هر صورت، با تعیین هدف خیلی راحت‌تر می‌توانید استراتژی مارکتینگ خود را مشخص کرده و بر اساس آن اقدام به جذب مخاطبان کنید.
- مخاطبان هدف خود را تعریف کنید
همانطور که پیش‌تر به این موضوع اشاره کردیم؛ امکان هدف‌گیری دقیق مخاطبان یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های دیجیتال مارکتینگ است. اما باید توجه داشته باشید که نمی‌توانید از این مزیت استفاده کنید؛ مگر این که مخاطبان هدف خود را به درستی تعیین کرده باشید.
توجه داشته باشید که مخاطبان هدف شما بسته به کانال و یا اهداف مارکتینگی که دارید؛ می‌تواند متفاوت باشد.
به عنوان مثال، مخاطبانی که در اینستاگرام دارید ممکن است شامل کاربران جوانی باشد که میم‌های خنده‌دار یا ویدئوهای کوتاه را دوست داشته باشند. اما جامعه هدفی که در لینکدین دارید؛ افراد میانسال و متخصصی باشند که ترجیح دهند محتواهای آموزشی از سمت شما دریافت کنند.
در هر صورت، تعیین این که مخاطبان در هر شبکه چگونه با محتوای شما تعامل دارند نکته ضروری است. پیشنهاد من به شما این است که برای گرفتن بهترین نتیجه از هر کانال مارکتینگ، با توجه به هدف و مخاطبانی که در آن کانال وجود دارند محتوا تولید کنید.
این جا جایی است که در اختیار داشتن دیتا اهمیت بالایی پیدا می‌کند. گزینه‌هایی مثل ابزار آنالیتیکس گوگل (GA4) برای بررسی رفتار کاربران در سایت و یا ابزارهای تجزیه و تحلیل تعامل کاربران با پست‌های سوشال مدیا در این مورد کاربردی هستند.
- بودجه مارکتینگ خود برای هر کانال را تعیین کنید
یکی از سوالات پرتکرار در بحث بازاریابی آنلاین همواره این بوده است که برای دیجیتال مارکتینگ به چقدر بودجه نیاز داریم؟
هزینه مورد نیاز برای دیجیتال مارکتینگ ارتباط مستقیمی با گزینه بازاریابی که انتخاب می‌کنید دارد.اگر استراتژی شما شامل استفاده از گزینه‌هایی مثل سئو، بازاریابی محتوا و یا تولید محتوا در سوشال مدیا است؛ احتمالا مجبور نباشید هزینه زیادی برای استراتژی خود در نظر بگیرید.
در اینجا منظور از هزینه، هزینه پولی است. البته که انجام تمام این استراتژی‌ها نیاز به سرمایه‌گذاری زمان دارد.
اما اگر در استراتژی شما گزینه‌هایی مثل تبلیغات گوگل یا تبلیغ در شبکه‌های سوشال مدیا دیده می‌شود؛ حتما باید بودجه مشخصی را برای استراتژی خود در نظر بگیرید. این بودجه نیز بسته به کانال و هدفی که دارید می‌تواند متفاوت باشد.
به عنوان مثال در تبلیغات گوگل ادز شما برای نمایش در رتبه‌های بالاتر صفحه سرچ، با دیگر تبلیغ‌دهندگان حوزه کاری خود رقابت می‌کنید. در این رقابت که از آن با نام مزایده (Auction) گوگل ادز یاد می‌شود؛ تبلیغ‌دهندگان مختلف برای تبلیغ بر روی هر کلمه هزینه پیشنهادی خود (بید) را تعیین می‌کنند. اگر تمایل دارید بیشتر در مورد مزایده گوگل ادز و نحوه پیشنهاد قیمت در تبلیغات گوگل بخوانید؛ پیشنهاد می‌کنم مقاله بیدینگ گوگل ادز را مطالعه کنید.
بسته به میزان رقابت در مزایده، هزینه تبلیغات گوگل ادز می‌تواند ارزان و یا گران برای شما تمام شود.
- بین گزینه‌های پولی و ارگانیک خود تعامل برقرار کنید
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ خوب شامل استفاده از هر دو گزینه‌های پولی و ارگانیک می‌شود.
به عنوان مثال، صرف زمان برای ساخت پرسونای مشتری، پیدا کردن نیاز و سوالات آن‌ها و در نهایت تولید محتوای با کیفیت برای پاسخ به این نیازها، می‌تواند شما را به اهداف بازاریابی که دارید برساند.
این رویکرد در کنار این که معمولا نتایج دائمی برای شما به همراه دارد؛ یک مشکل بزرگ نیز دارد. گرفتن نتیجه از استراتژی‌های ارگانیک معمولا زمان زیادی را نیاز دارد تا به بار بنشیند.
از طرفی دیگر، گزینه‌های تبلیغات پولی مثل گوگل ادز و یا تبلیغات سوشال مدیا این امکان را برای شما فراهم می‌کنند تا در بازه زمانی کوتاه به نتیجه برسید.
برای همین است که می‌گوییم استفاده از هر دو کانال‌های ارگانیک و پولی در یک استراتژی مارکتینگ خوب نیاز است.
- محتوایی بسازید که تعامل می‌گیرد
وقتی مخاطبان هدف خود را تعریف کرده و بودجه مارکتینگ خود را نیز مشخص کردید؛ زمان آن رسیده است تا محتوایی بسازید که از سمت کاربران بازخورد دریافت می‌کند. این محتواها می‌توانند پست‌های وبلاگ، سوشال مدیا، محتواهای اسپانسری و سایر موارد باشند.
نکته مهم این است که از پرسونای مخاطبی که از قبل تعریف کرده‌اید استفاده کنید و بر اساس آن، محتوایی بسازید که به خوبی به نیازها و سوالات شکل گرفته در ذهن آن‌ها پاسخ می‌دهد. چنین محتواهایی معمولا تعامل خوبی از سمت مخاطبان دریافت کرده و باعث می‌شود تا افراد بیشتری محتوای شما را دیده و با برند شما آشنا شوند.
- محتواهای خود را برای استفاده کاربران موبایلی بهینه کنید
اگر یادتان باشد در بخش‌های قبلی این مقاله عنوان کردیم که موبایل مارکیتنگ یکی از مهم‌ترین کانسپت‌های دیجیتال مارکتینگ است.
در شروع سال ۲۰۲۴ میلادی، بیش از ۱۴۶ میلیون کاربر ایرانی از اینترنت همراه استفاده می‌کردند. این موضوع بدان معناست که بهینه‌سازی تبلیغات آنلاین، پست‌های سوشال مدیا، پست‌های وبلاگ و دیگر موارد برای کاربران موبایل از اهمیت بالایی در دیجیتال مارکتینگ برخوردار می‌باشد.
اگر کسب‌وکار شما اپلیکیشنی دارد که کاربران در آن بتوانند با برند شما ارتباط برقرار کرده و یا این که به طور مستقیم خرید خود را انجام دهند؛ بهینه‌سازی اپلیکیشن نیز زیر چتر استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما قرار می‌گیرد.
گزینه‌های مختلف تبلیغات اپلیکیشن و بهینه‌سازی اپلیکیشن برای فروشگاه‌های مختلف اپ (ASO) مثل گوگل پلی و اپ استور، از گزینه‌های مارکتینگ کاربردی در این حوزه هستند. چنانچه تمایل دارید بدانید چگونه می‌توانید با بهینه‌سازی پروفایل اپ خود در این فروشگاه‌ها تعداد نصب‌های آن را افزایش دهید؛ پیشنهاد می‌کنم مقاله بهینه‌سازی اپلیکیشن برای اپ استورها از وبلاگ دیوان را مطالعه کنید.
از گزینه‌هایی مثل سوشال مدیا که عبور کنیم (چون معمولا کاربران موبایل هدف اصلی این نوع محتواها هستند)؛ این موارد را می‌توانید در سایت خود برای استفاده کاربران موبایلی بهینه کنید:
- استفاده از طراحی ریسپانسیو
- نویگیشن راحت‌تر در سایت با استفاده از منو های همبرگری
- بهینه‌سازی سایز عکس‌ها و ویدئوها برای کاربران موبایلی
- استفاده از سایز و فونت مناسب برای متن
- استفاده از فریم ورک‌های AMP
- اضافه کردن پاپ آپ‌های متناسب با دستگاه‌های موبایل
- تحقیق کلمات کلیدی را فراموش نکنید
در دیجیتال مارکتینگ تمام هدف ما این است که با فراهم کردن محتوای با کیفیت و شخصی‌سازی شده، گروه‌های مشخصی از افراد را هدف قرار دهیم. گزینه‌ای که بدون تحقیق کلمات کلیدی غیر ممکن خواهد بود.
جدا از کاربرد کیورد ریسرچ در پیدا کردن کلمات کلیدی برای سوشال مدیا مارکتینگ، این تکنیک هم در سئو و هم در تبلیغات گوگل کاربرد گسترده‌ای برای شما داشته و کمک می‌کند تا کاربران به راحتی بتوانند شما را در موتور جست‌وجو گوگل پیدا کنند.
در این مورد پیشنهاد من به شما این است که لیستی از کلمات کلیدی با سرچ والیوم بالا تهیه کرد و با ساخت کلمات کلیدی طولانی (long-tail keywords) از آن‌ها، شانس خود برای دیده شدن در نتایج گوگل را افزایش دهید. البته که می‌توانید از این کلمات در کمپین‌های گوگل ادز خود نیز استفاده کنید.
- استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را بر اساس تجزیه و تحلیل داده‌ها تکرار کنید
در نهایت، برای ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ کاربردی که در طولانی مدت برای شما کارآمد باشد؛ باید بدانید که چگونه با استفاده از تجزیه و تحلیلی داده‌ها، استراتژی خود را تغییر دهید.
به عنوان مثال، ممکن است پس چند ماه فعالیت متوجه شوید که کاربران علاقه چندانی به محتوایی که در توییتر منتشر می‌کنید ندارند؛ اما عاشق محتوایی هستند که در اینستاگرام منتشر می‌کنید.
در چنین شرایطی احتمالا زمان آن رسیده است تا نگاهی دوباره به استراتژی تولید محتوای خود در توییتر داشته باشید.
در موردی دیگر، ممکن است ببینید یک سری از صفحات قدیمی سایت که قبلا بازدید و کلیک‌های زیادی می‌گرفتند؛ دیگر ورودی خوبی برای شما ندارند. در این شرایط ممکن است به آپدیت کردن این صفحات فکر کرده یا این که در نظر داشته باشید برای فراهم کردن جدیدترین مطالب در سایت خود، به کلی این صفحات را حذف کنید.
دیجیتال مارکتینگ ابزار و فرصت‌های خوبی برای توسعه کسب‌وکار را در اختیار شما قرار می‌دهد؛ اما این دیگر به شما بستگی دارد که چگونه از این فرصت‌ها استفاده کنید.آماده بهبود استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود هستید؟
همانطور که بارها در این مقاله به آن اشاره کردیم؛ تبلیغات آنلاین یکی از اصلی‌ترین بخش‌های دیجیتال مارکتینگ بوده که مهم‌ترین مزیت آن نسبت به گزینه‌های ارگانیک، گرفتن نتیجه در کوتاه مدت است.
چنانچه تمایل دارید از گزینه‌هایی مثل تبلیغات گوگل ادز یا تبلیغ در سوشال مدیا در جهت توسعه کسب‌وکار خود استفاده کنید؛ پیشنهاد می‌کنم از خدمات آژانس دیجیتال مارکتینگ دیوان استفاده کنید.
